مرگ مغزی اغتشاشات خیابانی پس از درگذشت آرمیتا/ بیحجابی در کشور را قانونی کنید!
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۸۸۳۹۴
تکنیکی که رسانههای معاند و اصلاحطلب در پروژه دروغسازی درباره آرمیتا از آن استفاده میکنند، تکنیک «بمباران رسانهای یا بمباران خبری» است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه ۷ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که جنبشجهانی ضدصهیونیسم، افتخارآفرینی ورزشکاران ایرانی در رقابتهای پاراآسیایی هانگژو، فوت آرمیتا گراوند و تنفس مصنوعی در بورس در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
بعد از شکست بزرگ جریان برانداز خارج نشین برای راه اندازی مجدد آشوب خیابانی در ۲۵ شهریور ماه ۱۴۰۲، این بار با استفاده از «تکنیک بمباران خبری»، به سراغ دروغپردازی درباره آرمیتا گراوند رفتند،آرمیتا گراوند نام نوجوانی است که در روز یکشنبه، ۹ مهر ۱۴۰۲، هنگام سوار شدن به واگن مترو، به یکباره بیهوش شد و سرش سکو برخورد کرد. بعد از این اتفاق، دوستان و همراهان آرمیتا او را از واگن خارج کردند و پس از حضور اورژانس، به بیمارستان منتقل شد. از همان ابتدای رسانهای شدن خبر بیهوشی آرمیتا، فیلمی مشخص و گویا از لحظه بیهوشی او، منتشر شد.
با وجود انتشار کامل فیلمهای مربوط به ورود آرمیتا به مترو و نیز گفتگوهای متعدد خانواده و دوستان آرمیتا روزنامههای اصلاحطلب در کنار رسانههای ضدانقلاب سعی کردند درباره مرگ آن مرحومه شبه آفرینی کنند! روزنامه هممیهن در سرمقاله خود با عنوان «چرا شک و تردید؟» نوشته است:
جدا از بیاعتمادی گسترده در جامعه و ناامیدی فراگیر که بارها و بارها درباره آن از سوی بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان تذکر داده شده است، اما درمورد مرگ تلخ آرمیتا میتوان گفت یکی از دلایل مهم اختلاف نگاه مردم و مسئولان به نحوه اطلاعرسانی این حادثه بر میگردد. بهخصوص که در نخستین روز اعلام این خبر، یک خبرنگار مستقل بهمحل حادثه رفت و بازداشت موقت شد. سایر خبرنگاران رسانههای مستقل هم نتوانستند از این اتفاق گزارشهایی جداگانه تهیه کنند. روند اطلاعرسانی درباره این اتفاق دراختیار دولت و نهادهای حاکم باقی ماند. درحالیکه دولت میتوانست شرایطی را فراهم کند که خبرنگاران رسانههای مختلف بهمحل بیمارستان رفته و از این حادثه بهشکل مستقل بنویسند.
در بخشی دیگر از این یادداشت آمده است:
حضور خبرنگاران مستقل بهطور قطع میتوانست مانع به وجود آمدن یک شبهه عمومی شود. اما اگر انحصار یک خبر مهم و حساس برای مردم دراختیار منابع قضایی، نظامی و دولتی باقی بماند و رسانههای مستقل و مورد اعتماد مردم راه بهجایی نداشته باشند، ممکن است اطلاعات مخدوش ارائه بدهند یا با تاخیر به اطلاعات درست مورد نظرشان برسند. درهر دو صورت این اعتماد مردم است که آسیب میبیند.
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان روز تلخ شنبه مینویسد:
شنبه روز بدی بود! صبحش خبر رسید که «آرمیتا گراوند»، دختری که بسیاری او را با نام «دختر مترو» میشناختند، جان باخته و دیگر در میان ما نیست. مرگ تلخی که با غمی ماندگار همراه شد. در ۲۸ روز اخیر و بعد از حادثهای که برای آرمیتا در مترو پیش آمده بود، بارها خبرهایی درباره وضعیت او در رسانههای رسمی و غیررسمی منتشر شده بود که با این روایت رسمی همراه بود: «دختری که به خاطر نخوردن صبحانه دچار افت فشار شده و از هوش رفته است.
تکنیکی که رسانههای معاند و اصلاحطلب در پروژه دروغسازی درباره آرمیتا از آن استفاده میکنند، تکنیک «بمباران رسانهای یا بمباران خبری» است. این تکنیک به این صورت است که رسانهها، بدون ارائه هیچگونه سند، مدرک، فیلم، شاهدعینی یا حتی استدلالی منطقی، یک واقعه را آنگونه که مدنظر دارند، شرح میدهند. آنها به قدری ادعاهای خود را تکرار میکنند که مخاطب فرصتی برای درخواست سند یا بررسی صحت ماجرا نداشته باشد تا در نهایت این تکرارها، در ذهن افکار عمومی نقش بسته و باور پذیر شوند.این تکنیک در حال حاضر به شبه سازی از ماجرا تغییر جهت داده است.
روزنامه اعتماد البته تیر خلاص را به پروژه آرمیتا زده و نوشته است که باید روی قانونی کردن بیحجابی ایستاد، در بخشی از این یادداشت آمده است:
اگر یک راه را برای محدود کردن رفتارهای مردم ببندید، دو راه دیگر برای عبور پیدا میکنند. شاید راههای جایگزین برای مردم هم هزینه داشته باشد، که دارد، ولی سودی برای جامعه و اداره امور و حکومت هم ندارد. در واقع همه زیان میکنند. همانگونه که تحریمهای بینالمللی را میتوان دور زد، قوانین و مقررات داخلی را بهتر میتوان دور زد حتی به صورت قانونی. پوشش متعارف و مورد قبول جامعه را قانونی کنید، دیگر کسی از روی لجبازی دست به اقدامات دیگر نمیزند یا تضاد وحشتناک خانه و خیابان در نوع پوشش و رفتار ایجاد نمیشود.
روزنامه آرمان امروز البته از تلاشهای بی وقفه جریان اصلاحطلب روی خط اغتشاشات پرده برداشته و با انتشار لیست انتخاباتی این جناح سیاسی نوشته است:
در روزهای گذشته شاهد حضور چهرههای شاخص مجلس گذشته در میان ثبت نام کنندگان بودهایم که باتوجه به تاکیدات مقام معظم رهبری و البته چراغ سبز شورای نگهبان برای حضور همه گرایشها در انتخابات ۱۱ اسفند، باید بگویم که اشتیاق طیفهای مختلف برای حضور در میدان انتخابات افزایش پیدا کرده است. در این مورد باید اضافه کنم که عملکرد مجلس یازدهم و وعدههایی که بعد از گذشت چهارسال همچنان دست نخورده باقی مانده است انگیزه مسوولان باتجربه و نمایندگان ادوار گذشته را افزایش داد. توجه داشته باشید که در شهرستانها شاهد دعوت شهروندان از سیاستمداران برای حضور در رقابتهای انتخاباتی هستیم که این موضوع میرساند پیروزی ائتلاف برنده دور از دست نیست.
منبع: مشرق
کلیدواژه: تحلیل روز طوفان الاقصی قیمت ویژه های مشرق روزنامه اعتماد روزنامه شرق روزنامه هم میهن شورای نگهبان آرمیتا گراوند خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت آرمیتا گراوند اصلاح طلب رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۸۸۳۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شارلاتانبازی نشریات توقیفشده به روایت اصلاحطلبان
روزنامه هممیهن، توقیف نشریات زنجیرهای در اردیبهشت ۱۳۷۹ را «شکستن بال دوم اصلاحات» وانمود کرده و حال آن که کارکرد آنها، شارلاتانیسم و ویرانگری منافقانه بود و نه اصلاحات.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: هممیهن مینویسد: «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاهمدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
درباره ادعای هممیهن مبنی بر اصلاحطلب بودن نشریات مذکور و شکسته شدن بال اصلاحات گفتنی است که اولاً اصلاحطلبی (reformism) در همهجای دنیا، ذیل قانون اساسی و نظام سیاسی مستقر و برای ارتقای آن انجام میشود؛ نه برای کودتا و براندازی. بسیاری از فعالان نشریات زنجیرهای، در مرور زمان نقاب از چهره برداشتند و از رسانههای معاند- حتی معاند با اصل ایران-
سر درآوردند. از BBC انگلیس که بیسیم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود و دولت متبوعش، دیکتاتوری پهلوی را به مدت ۵۴ سال به ملت ایران تحمیل کرد؛ تا شبکه ویرانیطلب «ایران اینترنشنال» وابسته به موساد که سردبیریاش برعهده معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی(سردبیر روزنامه زنجیرهای آفتاب امروز) است.
از این واقعیت گذشته، برخی فعالان طیف مدعی اصلاحطلبی بارها به تندروی، قانونشکنی و ساختارشکنی نشریات یادشده اعتراف کردهاند؛ چنان که مسعود بهنود (همکار نشریات زنجیرهای و بیبیسی) چند سال قبل گفت: «تازگیها ابراهیم نبوی یک نامه تندی نوشته به شادی صدر که در آن دوره (اصلاحات) همه تسمه پاره کرده بودیم. بهنود میگفت همه با هم از چراغ قرمز رد نشویم.».
همچنین عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی، درباره کارکرد روزنامههای زنجیرهای جامعه و توس گفته بود: «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنجآفرینی هستند و خاتمی را گورباچف و خود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها با کسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئله دارند. به آنها درباره رعایت مبانی دینی تذکر داده و گفته بودم چه دلیلی دارد از کسانی که با نفس دین مسئله دارند، دعوت به همکاری کنید؟ شاهد بودیم در این روزنامه گروههایی که از سال ۱۳۶۰ به هم پیوستند و در برابر انقلاب قرار گرفتند، تکتک داشتند در این رشته گرد میآمدند تا سامان یابند؛ مثل جبهه ملی و نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
علی حکمت، سردبیر روزنامه توقیفشده خرداد هم تیرماه سال گذشته در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار کرد: «همیشه به بچههای تحریریه میگفتم که حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست، زمانی که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی اتفاق افتاده بود. ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی و تند بزنیم، اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعهاش کند. ما سه جور روزنامهنگار داریم؛ یکسری چریک هستند. قلم در دست گرفتهاند، ولی همان کارکرد ژ-3 و کلاشینکف را از آن میخواهند. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد. من بهعنوان سردبیر خرداد، دربهدر دنبال فضائی منطقی هستم که کسانی که دستاندرکار مطبوعات دوم خرداد- یا به قول آقای شریعتمداری «مطبوعات زنجیرهای»- بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام تا روزنامه خرداد و دیگران. ما اشتباهات زیادی داشتیم؛ فرهنگ با چریکبازی هیچوقت نمیتواند کنار بیاید»...
در همین حال، روزنامه جوان نوشت: روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده (فقط میدانیم کل سرمقالههای ۱۴۰۲ و بدون نام این روزنامه در مجلدی به اسم عباس عبدی منتشر شد!)، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای پرداخته.این یادداشت، فضای رسانهای را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است.
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توئیتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه، اتفاق
۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟ یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.»